رد شدن به محتوای اصلی

25 Inspiring Quotes By The Philosopher Hakim Orod Bozorg Khorasani That Will Serve As An Anchor In Tough Times


The back of any long way will be broken against the ideal lovers.
-The Philosopher Hakim Orod Bozorg Khorasani

Endless striving to achieve a pure ideal makes a person lasting.
-The Philosopher Hakim Orod Bozorg Khorasani

Capable people are not in the midst of celebration. Every moment, they think of a greater ideal and strive to achieve it.
-The Philosopher Hakim Orod Bozorg Khorasani

People who have forgotten their dreams are just as vulnerable as the Patients.
-The Philosopher Hakim Orod Bozorg Khorasani

The worthy people have their eyes on their abilities, nothing can stop them from their ideals.
-The Philosopher Hakim Orod Bozorg Khorasani

The worthy do not ruin their lives because of worthless talk.
-The Philosopher Hakim Orod Bozorg Khorasani

The worthy have a hand in planting, so that which child of the homeland is uprooted.
-The Philosopher Hakim Orod Bozorg Khorasani

The worthy will Bring the joy out of the Full of tears Fire pit.
-The Philosopher Hakim Orod Bozorg Khorasani

The worthy give warmth, their words are the clear path of the future.
-The Philosopher Hakim Orod Bozorg Khorasani

grant yourself for the progress of the people, so that everyone can support you.
-The Philosopher Hakim Orod Bozorg Khorasani

The worthy are freedom-loving and tolerant.
-The Philosopher Hakim Orod Bozorg Khorasani

The worthy sow the seeds of love and freedom.
-The Philosopher Hakim Orod Bozorg Khorasani

The worthy are not vengeful.
-The Philosopher Hakim Orod Bozorg Khorasani

Greatness cannot be achieved without kindness and friendship.
-The Philosopher Hakim Orod Bozorg Khorasani

نظرات

پست‌های معروف از این وبلاگ

ارتفاع

آدمی تنها زمانی دربند رویدادهای روزمره نخواهد شد که در اندیشه ایی فراتر از آنها در حال پرواز باشد . ارد بزرگ ارتفاع بالای برکه ها، بالای دره ها کوهها ، جنگلها، دریاها ،ابرها بالای خورشید بالای مرزها، ستاره ها، ای روح من با چابکی عبور کن و همانند شناگری ماهر که امواج را نمی فهمد شادی کنان عبور کن از عظمتی عمیق با لذتی وسیع پرواز کن دوراز بخارهای بیمارگون و خود را در هوایی زیبا زلال ساز و بنوش همانند شرابی ناب و الهی آتش روشنی را که میدرخشد در فضاهای صاف و پاک در ورای همه ی دردها و غمها خوشبخت آنیست که بتواند با بالهایی قوی بسوی دشتهای روشن و آرام پرواز کند خوشبخت آنیست که افکارش همانند غزلاغ بطرف آسمانها ازادانه پروازکند بالهایش را بروی زندگی بگستراند وبی درنگ بفهمد زبان گلها و اشیا صامت را بودلر ترجمه : شکوهه عمرانی ژنو / سوییس http://chokouh.tk

هم رنگ دیگر کسان شدن

هم رنگ دیگر کسان شدن ، باور هیچ کدام از بزرگان نبوده است . اُرد بزرگ اکنون به شما می گویم که مرا گم کنید وخود را بیابید.وتنها آن گاه که همگان مرا انکار کردید، نزد شما باز خواهم آمد. فریدریش نیچه وقتی حیوانی را ذبح می کنی ، در دل خود به قربانی بگو:نیروی که فرمان کشتن تو را به من داد ، نیرویی است که بزودی مرا از پای در خواهد آورد و هنگامی که لحظه موعد من فرا رسد ، من نیز همانند تو خواهم سوخت ، زیرا قانونی که تو را در مقابل من تسلیم کرده است بزودی مرا به دستی قوی تر خواهد سپرد. خون تو و خون من عصاره ای است که از روز ازل برای رویاندن درخت آسمانی (در آن سویی طبیعت ) آماده شده است. جبران خلیل جبران

نامه معروف چارلی چاپلین به دخترش را یک ایرانی نوشته !!!

کمتر کسی پیدا می شود که نامه تاریخی چارلی چاپلین به دخترش را نخوانده باشد . نامه ای که در کشور ما سی سال دست به دست می چرخد . در مراسم رسمی و نیمه رسمی بارها از پشت میکروفن خوانده شد و مردم کوچه و بازار با هر بار خواندن آن به یاد لبخند غمگین چاپلین افتادند که جهانی از معنا در خود داشت . اگر بعد از این همه سال به شما بگویند این نامه جعلی است چه می گویید ؟؟! لابد عصبانی می شوید و از سادگی خود خنده تان می گیرد . حالا اگر بگویند نویسنده واقعی این نامه سی سال است که فریاد می زند این نامه را من نوشتم نه چاپلین و کسی باور نمی کند چه حالی بهتان دست می دهد ؟ فکر می کنید واقعیت دارد ؟ خیلی ها مثل شما سی سال است که به فرج ا... صبا نویسنده واقعی این نامه همین را می گویند : واقعیت ندارد این نامه واقعی است !!!!! فرج ا... صبا نویسنده و روزنامه نگار کهنه کاری است . او سالها در عرصه مطبوعات فعالیت داشته و امروز دیگر از پیشکسوتان این عرصه به شمار می آید . .......... ماجرا برمی گردد به یک روز غروب در تحریریه مجله روشنفکر . فرج ا... صبا اینطور می گوید : " سی و چند سال پیش در مجله روشنفکر ...