رد شدن به محتوای اصلی

وِیژگی فرمانروایان از دیدگاه ارد بزرگ


ارد بزرگ + Orod Bozorg + Great Orod




فرمانروای بزرگ مردم خویش را در هیچ کجای دنیا از یاد نمی برد و همیشه پناه آنان است . ارد بزرگ


فرمانروا اندیشه خویش را درگیر رخدادهای کوچک نمی کند . ارد بزرگ


سیاست بازان بدانند که فرمانروا همیشه به مردم بدهکار است . ارد بزرگ


سردمداران ناشایست ترسشان از ناکارآمدیشان نیست ، دوری از فرمانروایی آنها را می ترساند ! . ارد بزرگ


سردمداران برای آنکه به توفان مردم گرفتار نشوند باید با امواج دریای آدمیان هماهنگ گردند .مهار دریا غیر ممکن است کسانی که فکر می کنند مردم را با امکانات خود مهار کرده اند دیر یا زود گم می شوند . ارد بزرگ


فرمانروایان نیرومند ، رایزنانی باهوش و کارآمد در کنار خود دارند . ارد بزرگ


بیچاره مردمی که فرمانروایانش رایزن ! ، و رایزنانشان فرمانروا هستند . ارد بزرگ


مردم به دنبال گزارش روزانه فرمانروایان نیستند! آنان دگرگونی و بهروزی زندگی خویش را خواستارند !! . ارد بزرگ


فرمانروای دانا می داند ، هیچ ندای با کُشتن خفه نمی شود . ارد بزرگ


فرمانروای دانا ، زخم خورده را بر هیچ کار دیوانی نمی گمارد . ارد بزرگ


خواست فرمانروا باید هم آهنگ با مردم باشد پیشداری او به نابودی اش می انجامد . ارد بزرگ


فرمانروای اندرزگو شایسته فرمانروای نیست تنها آنانی شایسته اند که اهل کارند . ارد بزرگ


همواره سودجویان خود را نگهبانان راستین فرمانروا می دانند . حال آنکه فرمانروای پاکزاد ، به شمار مردم خویش پاسبان دارد . ارد بزرگ


وقتی دیوانسالاران از نزدیکان فرمانروایان شدند دیگر امیدی به آنان نیست . ارد بزرگ


بیچاره مردمی که فرمانروایانشان ، شاگردان رسانه ها باشند . ارد بزرگ


فرمانروایان تنها پاسخگوی زمان حال خویش نیستند آنها به گذشتگان و آیندگان نیز پاسخگویند . ارد بزرگ


فرمانروای شایسته به فکر انتقام از مردم خویش نیست . ارد بزرگ


فرمانروایان هیچگاه نباید از بار کاری که بر دوش گرفته اند شانه خالی کنند اگر هم اشتباهی رخ نموده با دلیری آن را بازگویند . ارد بزرگ


فرمانروایی که نتواند جلوی بیداد بزهکاران و چپاولگران را بگیرد شایستگی گرداندن کشور را ندارد . ارد بزرگ


فرمانروا در برکناری کارمند نابکار زمانی را نباید از دست دهد چون سیاهی کار بزهکار در دید مردم خیلی زود دامن او را نیز خواهد گرفت . ارد بزرگ


به حال سرزمینی که روشنفکرش ، حرف فرمانروایان تمامیت خواه را تکرار می کند باید گریست . ارد بزرگ


فرمانروایان بی خرد ، مردم را شاگرد خویش می پندارند . ارد بزرگ



منبع : http://sokhan.sepehrblog.ir/more-7868.html/

نظرات

پست‌های معروف از این وبلاگ

آزادی

رهایی و آزادی ، برآیند پرستش خرد است و دانایی. ارد بزرگ آزادی خورشيد را در گودی دستانت بگیر کمی خورشید و به دورها و دورها سفر کن بسوی نوازش نسیم بسوی رویاهای شیرین بسوی همین لحظه ، همین ثانیه جوانی کوتاه است راههاییست که نمی شناسی خیلی خیلی هواییست هرگز افسوس مخور برای انچیزی که دیگر در دستان پر بارت نیست نگاه کن ،نگاه کن انجا افق میدرخشد دورتر،همیشه دورتر قدم بردار درحالیکه آوازی زیبا را زیر لب زمزمه میکنی دنیا متعلق به آنهاییست که دستانی تهی دارند ترجمه از فرانسه اثری از موریس کارم شکوهه عمرانی ژنو / سوییس http://chokouh.tk

پس از آن آرمانی بزرگ همچون عشق به میهن در چشمه وجودمان جاری میگردد

ارد بزرگ میگوید: راهی را که در زندگی برگزیده ایم میتواند برآیند بازخورد کنش دیگران، با ما باشد. پرسش این است: آیا ما خویشتن خویشتنیم؟ و آیا همواره باید پاسخگوی برخورد بد دیگران باشیم؟ این پرسشها را که پاسخ گفتیم، آزادی در ما بارور میشود و پس از آن آرمانی بزرگ همچون عشق به میهن در چشمه وجودمان جاری میگردد هر واکنش و کرداری که از آدمیان در گیتی سر میزند میتواند ریشه در دو گونه کنش متفاوت داشته باشد. یکی ریشه در خویشتن باوری یا به گفته ی ارد بزرگ "خویشتن خویشی"، دیگری ریشه در کنش دیگران با ما. خویشتن خویشی، گونه ای همریشگی و هم آوایی با آنچه از آن برآمده ایم است. "خویشتن خویشی" ریشه های خود را در می یابد و با نوزایی الگوی ریشه ای خود به بازآفرینی خود میپردازد. او را کاری با گفتار دیگران نیست چرا که به خویشتن و راهی که خویشتن در آن میپوید باور دارد. او در رده ی نخست کارآفرینی قرار میگیرد، ازین رو به تنها چیزی که می اندیشد آفرینش خود است. آزادی در او بارور است، زیرا زمانی برای اندیشیدن به آنچه میتواند او را سد کند، ندارد. این منتقدان بالای گود هستند که سدها و جلو...

ارد بزرگ میگوید: آنکه میگوید همه چیز خوب است و بدی وجود ندارد، با کسی که همه چیز را اهریمنی میپندارد تفاوتی ندارد.

ارد بزرگ میگوید: آنکه میگوید همه چیز خوب است و بدی وجود ندارد، با کسی که همه چیز را اهریمنی میپندارد تفاوتی ندارد. برآیند چنین افکار سخیفی به چاه نیستی درافتادن است. تنها کسانی خوبی را خوب میبینند که بدی و اهریمن را باور داشته باشند و از آن پرهیز کنند در برابر تفسیر ایرانیان از هستی که به آمیختگی نیک و بد باور دارند، دو تفسیر دیگر نیز از هستی وجود دارد که دو روی یک سکه اند. سکه ای با نام "صلح مسیحی" که در یکسو باور دارد همه چیز خوب است، اما در سوی دیگر میپندارد «همه چیز خطاست». باورمندان مسیحیت به اندازه ای که اخلاق را باور دارند، زندگی را محکوم میکنند، چرا که اخلاقیات مسیحی در جایی فراتر از زمین [آسمان؛ ملکوت خدا] قرار گرفته است، عیسی فرمود: [مردان خدا هیچگاه زن نمیگیرند] همچنین فرمود: [مال سزار را به سزار دهید، مال خدا را به خدا]. ازین رو بهترین گونه ی زیستن از دید دینباوران مسیحی راهبه گری و پرهیز از هرگونه بهره گیری مادی از گیتی است و همه کوشش مسیحیان در فرا رفتن از کششهای زمینی است. آنها تنها، خدا و ملکوتش را خیر مطلق میبینند. «اما هنگامی که حس حقیقت جویی که مسیحیت آ...