رد شدن به محتوای اصلی

بهداشت روانی

بهداشت در ظاهر به معنی سلامتی است و در عین حال سلامتی فقط نداشتن بیماری نیست. فرد سالم علاوه بر داشتن بدن سالم باید خوشحال و راضی هم باشد.‌

فرد سالم باید توانایی برخورد با مشکلات، محرومیت‌ها و شکست‌ها را داشته باشد و بتواند با استفاده از قدرت تطابق خود با محیط در کنار و پابه‌پای افراد دیگر زندگی کند.

در این صورت است که نه تنها خود احساس رضایتمندی خواهد داشت، بلکه دیگران نیز از زندگی کردن با چنین فردی لذت می‌برند.‌
این فرد دیگران را آزار نمی‌دهد و به زحمت نمی‌اندازد به قول ارد بزرگ "اندیشه و انگاره بیمار ، آینده را تیره و تار می بیند ". چنین فردی را که از نظر جسم، روان و شرکت در اجتماع طبیعی است و روحیه خوبی نیز دارد را می‌توانیم سالم بخوانیم. بنابراین نبود بیماری و داشتن توانایی لذت بردن، تحمل، حل مشکل، ارتباط، کار و سازگاری از نشانه‌های سلامتی روانی می‌باشد.‌ کارشناسان معتقدند همانگونه که جسم به دلایل مختلفی چون سوءتغذیه، عوامل میکروبی، فرسودگی، کمبود مواد مورد نیاز خون و... دچار بیماری می‌شود روان هم ممکن است بیمار شود.‌
بیماران روانی احساس می‌کنند تعادل و سرزندگی خود را از دست داده‌اند. در بیماری روانی کارکردهای مختلف روانی نظیر رفتار، فکر، عاطفه، حافظه، هوش، اراده، درک و قضاوت دچار اختلال می‌شود. گاه صحبت و رفتار بیمار غیرطبیعی می‌شود و توانایی انجام رضایتبخش کار از دست می‌رود.‌
در عین حال با وجود اینکه بیمار بسیار رنج می‌برد، عدم درک صحیح اطرافیان و عدم ایجاد رابطه درست عاطفی و کمک به اینگونه افراد به بدتر شدن حال بیمار کمک می‌کنند.‌


امکانات بهداشت روان در کشور
آمارهای مختلف نشان می‌دهد بیش از یک درصد مردم از اختلالات روانی شدید در رنج می‌باشند و بیش از پانزده درصد آن مبتلا به اختلالات روانی خفیف هستند.‌
این درحالی است که تعداد بیماران روانی شدید در کشور ایران حدود 600000 نفر و تعداد بیماران خفیف حدود 10 میلیون نفر است.‌

درعین حال خود بیماران از این موضوع بی‌اطلاع هستند و به علت بی‌اطلاعی پزشکان این بیماران دارو و درمان‌های مختلفی حتی به صورت سرم و تزریقات وریدی دریافت می‌دارند، حال آن‌که مشکل آنان روانی است و نه جسمی.‌

در ایران حدود 19 بیمارستان با 5000 تخت برای بیماران روانی وجود دارد که 50 درصد تخت‌های این بیمارستان‌ها توسط بیماران مزمن اشغال شده است. این درحالی است که در بعضی استان‌ها نظیر سیستان و بلوچستان بیماران برای دسترسی به خدمات روانپزشکی و با بستری شدن در بیمارستان باید گاه بیش از 500 کیلومتر را در گرما و سرما طی کنند.‌

درحالیکه در کشورهای پیشرفته 50 الی 150 روانپزشک به ازای یک میلیون نفر وجود دارد، در کشور ما به ازای هر یک میلیون نفر جمعیت تنها 10 روان‌پزشک وجود دارد.


منبع : سایت تبیان
http://www.tebyan.net/index.aspx?pid=934&articleID=424569

نظرات

پست‌های معروف از این وبلاگ

آزادی

رهایی و آزادی ، برآیند پرستش خرد است و دانایی. ارد بزرگ آزادی خورشيد را در گودی دستانت بگیر کمی خورشید و به دورها و دورها سفر کن بسوی نوازش نسیم بسوی رویاهای شیرین بسوی همین لحظه ، همین ثانیه جوانی کوتاه است راههاییست که نمی شناسی خیلی خیلی هواییست هرگز افسوس مخور برای انچیزی که دیگر در دستان پر بارت نیست نگاه کن ،نگاه کن انجا افق میدرخشد دورتر،همیشه دورتر قدم بردار درحالیکه آوازی زیبا را زیر لب زمزمه میکنی دنیا متعلق به آنهاییست که دستانی تهی دارند ترجمه از فرانسه اثری از موریس کارم شکوهه عمرانی ژنو / سوییس http://chokouh.tk

پس از آن آرمانی بزرگ همچون عشق به میهن در چشمه وجودمان جاری میگردد

ارد بزرگ میگوید: راهی را که در زندگی برگزیده ایم میتواند برآیند بازخورد کنش دیگران، با ما باشد. پرسش این است: آیا ما خویشتن خویشتنیم؟ و آیا همواره باید پاسخگوی برخورد بد دیگران باشیم؟ این پرسشها را که پاسخ گفتیم، آزادی در ما بارور میشود و پس از آن آرمانی بزرگ همچون عشق به میهن در چشمه وجودمان جاری میگردد هر واکنش و کرداری که از آدمیان در گیتی سر میزند میتواند ریشه در دو گونه کنش متفاوت داشته باشد. یکی ریشه در خویشتن باوری یا به گفته ی ارد بزرگ "خویشتن خویشی"، دیگری ریشه در کنش دیگران با ما. خویشتن خویشی، گونه ای همریشگی و هم آوایی با آنچه از آن برآمده ایم است. "خویشتن خویشی" ریشه های خود را در می یابد و با نوزایی الگوی ریشه ای خود به بازآفرینی خود میپردازد. او را کاری با گفتار دیگران نیست چرا که به خویشتن و راهی که خویشتن در آن میپوید باور دارد. او در رده ی نخست کارآفرینی قرار میگیرد، ازین رو به تنها چیزی که می اندیشد آفرینش خود است. آزادی در او بارور است، زیرا زمانی برای اندیشیدن به آنچه میتواند او را سد کند، ندارد. این منتقدان بالای گود هستند که سدها و جلو...

ارد بزرگ میگوید: آنکه میگوید همه چیز خوب است و بدی وجود ندارد، با کسی که همه چیز را اهریمنی میپندارد تفاوتی ندارد.

ارد بزرگ میگوید: آنکه میگوید همه چیز خوب است و بدی وجود ندارد، با کسی که همه چیز را اهریمنی میپندارد تفاوتی ندارد. برآیند چنین افکار سخیفی به چاه نیستی درافتادن است. تنها کسانی خوبی را خوب میبینند که بدی و اهریمن را باور داشته باشند و از آن پرهیز کنند در برابر تفسیر ایرانیان از هستی که به آمیختگی نیک و بد باور دارند، دو تفسیر دیگر نیز از هستی وجود دارد که دو روی یک سکه اند. سکه ای با نام "صلح مسیحی" که در یکسو باور دارد همه چیز خوب است، اما در سوی دیگر میپندارد «همه چیز خطاست». باورمندان مسیحیت به اندازه ای که اخلاق را باور دارند، زندگی را محکوم میکنند، چرا که اخلاقیات مسیحی در جایی فراتر از زمین [آسمان؛ ملکوت خدا] قرار گرفته است، عیسی فرمود: [مردان خدا هیچگاه زن نمیگیرند] همچنین فرمود: [مال سزار را به سزار دهید، مال خدا را به خدا]. ازین رو بهترین گونه ی زیستن از دید دینباوران مسیحی راهبه گری و پرهیز از هرگونه بهره گیری مادی از گیتی است و همه کوشش مسیحیان در فرا رفتن از کششهای زمینی است. آنها تنها، خدا و ملکوتش را خیر مطلق میبینند. «اما هنگامی که حس حقیقت جویی که مسیحیت آ...